خبرگزاری ایسنا: «حبیب محبیان» دو سه سالی هست که گهگاه در خیابانهای تهران دیده میشود و انتشار عکسهای یادگاری دوستدارانش با این خواننده در خیابانهای تهران و برخی نقاط دیگر کشور، دیگر هیچ شک و شبههای را در بین مخاطبان موسیقی باقی نگذاشته که همانگونه که برخی اخبار از این واقعیت حکایت میکرد، او در ایران است و وطنش را برای ادامهی فعالیتهای هنریاش انتخاب کرده است.
اما در سالهای گذشته صحبتها و حرف و حدیثهای فراوانی هم در این زمینه مطرح شده که هیچگاه از سوی مسوولان به طور رسمی تائید یا تکذیب نشده است. نبود هیچ اظهار نظر رسمی از سوی مدیران عالی فرهنگی، باعث شد هر روز شاهد شایعات و اخبار درگوشی دربارهی این خواننده، در محافل و سایتهای خبری باشیم تا رفته رفته ماجرای «حبیب» و ادامهی فعالیتهای او در داخل کشور، سوال بزرگ بسیاری از اهالی هنر در ایران باشد.
در این بین و حدود سه هفته پیش، انتشار قطعه دو صدایی حبیب و «سمیر زند» (خواننده جوان داخلی)، باعث شد گمانهزنیها برای انتشار رسمی آلبوم حبیب در ایران بیشتر و بیشتر شود و همین موضوع باعث شد به سراغ این خواننده برویم و پاسخ تمام سوالاتی را که در همه این سالها درباره او مطرح بوده، از زبان خودش، بشنویم. گفتوگویی که در ادامه میخوانید، بهگفتهی اطرافیان این خواننده، نخستین گفتوگوی رسانهیی رسمی و واقعی حبیب در داخل کشور است که در استودیویی در یکی از ساختمانهای محلهی الهیهی تهران انجام شده است.
* موضوع انتشار آلبوم شما در داخل کشور چقدر صحت دارد؟ صحبت ها و حرف و حدیث های فراوانی در این یکی دو ساله عمطرح شده است. خودتان خیلی واضح در اینباره صحبت می کنید؟ واقعا مذاکره ای با مقامات مسئول در این راستا صورت گرفته است؟
انتشار آلبومم در ایران کاملا جدی است. شاید کمی زمانش طولانی شده باشد اما مذاکرات صورت گرفته و جلسات فراوانی برگزار شده است. مقامات ارشدی، موافقت خود را حتی به صورت مکتوب به من اعلام کردهاند و از آن لحاظ هیچ مشکلی وجود ندارد. این مدارک همه مستند و موجود است و مشکلی نیست.
* پس این همه تاخیر در انتشار اثر، چه دلیل خاصی میتواند داشته باشد؟
به خاطر وجود برخی افراد شخصی و غیر دولتی که انگیزههای مالی عجیب و غریبی را سعی داشتند با من محقق کنند، کار کمی عقب افتاده؛ انتشار آلبوم منظورم است. در حال حاضر هم نسخه نهایی آلبوم در حال میکس و مسترینگ است و منتظر یک اتفاق یا موقعیت خوب هستیم که بعد از انجام مراحل مجوز، آلبوم را در داخل کشور منتشر کنیم.
*صحت دارد که در آلبوم جدید قطعاتی را برای جنگ و دفاع مقدس هم خواندهاید؟
بله. قطعهای به نام «عشقهای خدایی» را در آلبوم جدید برای آن دوره خاص تاریخ ایران ساختهام.
* این تصمیم شما برای ساختن این آثار را باید تصمیمی سفارشی برای اخذ آسانتر مجوز به حساب آورد؟
برخلاف خیلیها که فکر می کنند این آثار را برای گرفتن مجوز تولید کردهام، باید بگویم من برای اعتقادات قلبیام نیازی به مجوز نمیبینم. این آثار را در سال 2006 ساختهام. در سالهایی که اصلا قرار نبود به ایران بیایم. این بهترین جوابی است که میتوانم به تو بدهم که همه بفهمند ارادت من به شهدا و رزمندگان چیزی دلی است و برایم مهم است که از مفاهیم اعتقادیام سوء برداشتی صورت نگیرد.
*تصاویر عجیب و تکان دهندهای هم در ویدئوی این آثار شما به چشم میآید که روح هر بینندهای را منقلب میکند. این تصاویر چطور متولد شدهاند؟
من چهار سال اول جنگ را در ایران بودم و جزو کسانی نبودم که بلافاصله بعد از انقلاب از ایران خارج شدند. کاملا با حال و هوای جنگ در ایران آشنا بودم و هستم و تصاویر آن هنوز هم در ذهن من مانده است. تصاویری که در این ویدئوها آمده، تصاویری است که از جنگ در ذهن من بوده و با چشم خودم آنها را دیدهام.
رابطه من با جنگ یک رابطه کاملا حسی و عمیق است و در هیچ برههای از زندگی هنریام، کار یا قطعهای را به سفارش جایی اجرا نکردهام و نخواندهام و اصولا اعتقاد دارم اگر در اثری، رابطهای حسی و عمیق نباشد، بدون شک آن اثر نمیتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.
* عدهای در اوایل حضور شما سعی کردند بازگشتتان را به نام خودشان ثبت کنند. آیا شما با میل خودتان به ایران برگشتید یا در این بین پای فرد خاصی از مقامات دولتی یا غیر دولتی در میان بوده است؟
من فقط به خاطر عشقم به ایران و مردم ایران به کشورم برگشتهام و هیچ مقام و فرد خاصی در این تصمیم دخیل نبوده است. من زندگی کردن در کنار هموطنانم را انتخاب کردم و فعالیت هنری برای هموطنانم حس خوبی را به سمت من متصاعد میکرد که همین باعث شد، تصمیم به بازگشت بگیرم. علاقه و خواست خانوادهام هم برای بازگشت به ایران در این تصمیم من بیتاثیر نبوده است.
* بازگشت به ایران را باید فصل جدیدی از فعالیتهای هنری شما به حساب آورد؟
قطعا همین طور است. من سعی دارم جوانان هنردوست ایرانی را در انتخابهایشان کمک کنم و فضای موسیقی داخلی را عوض کنم.
* انتشار قطعه جدید شما بهنام «محکوم» با خواننده جوان و مجاز داخلی «سمیر زند»، اتفاقی بود که خیلیها را شگفتزده کرد. از جنبههای دیگر که بگذریم، آیا این حرکت بهمعنای اعلام شما مبنی بر دغدغه داشتن و مهم دانستن همراهی و یاری به جوانانی است که در داخل کشور فعالیت میکنند؟
قطعا دور جدید فعالیتهای من در ایران، با اتفاقات و غافلگیریهای زیادی همراه خواهد بود. یکی از وظایف من کمک به جریان موسیقی روز کشور است و در هر کسی که آن قابلیتهای مورد نظر را ببینم، حتما برای همکاری و کمک، چیزی را دریغ نمی کنم. ایشان هم جزو کسانی بودند که از قبل رزومهشان را دیده بودم و همین باعث شد، این همکاری صورت بگیرد.
* اقامت در شمال کشور و حضورنداشتنتان در پایتخت هم از آن دست اتفاقاتی بود که شایعات زیادی را در پی داشت. آیا صحت دارد که در پایتخت مزاحمتهایی از سوی افراد ناشناس نسبت به شما و خانوادهتان صورت گرفته است؟
نه؛ این شایعات به گوش خودم هم رسید اما واقعا هیچ مشکلی در تهران و زندگی در پایتخت نداشتم و فضای آرام و پاکیزه شمال کشور را برای ادامه فعالیتهایم بهتر و مناسبتر دانستم. سکوت شمال به من انرژی میدهد تا بهتر در مورد زندگی و فعالیتهایم فکر کنم و تصمیم بگیرم.
* هنر و هنرمند مقام والایی دارند. درباره نفوذ نگاههای سیاسی به هنر چه اعتقادی دارید؟ آیا سیاست و هنر در یک مقوله میگنجند؟
هنرمند عضوی از جامعهای است که در آن زندگی میکند. با این تفاوت که با ابزاری که در اختیار دارد، فکرها و تفکرات مردم را در جامعه با شعر و ملودی فریاد میزند تا همه درجریان دغدغههای آنها باشند اما در این بین وظایف دیگری هم دارد. تولید خوراک فکری سالم و به دور از هر گونه آلودگی و راهنمایی جوانان به مسیر درست، تعهدات مهم یک هنرمند است که آنها را با آثارش به جامعه تزریق میکند.
هنرمند با مردم و برای مردم زندگی میکند. هیچوقت کاری با سیاست نداشته و ندارم اتفاقا همیشه هم از آن فراری بودهام. تاریخ نشان داده که بزرگترین برندهها در جهان و در مقوله هنر، کسانی بودهاند که بهنوعی صدای مردم زمان خودشان بودهاند. این برای من از همهچیز مهمتر است.
خبرگزاری مهر: مهران غفوریان با اعلام این خبر که در آینده نزدیک کارگردانی یک مجموعه تلویزیونی را بر عهده خواهد گرفت، از مشکلات کار به عنوان یک بازیگر طنز و سوءاستفاده از چهرههای محبوب تلویزیونی در سینما گفت.
باخبر شدیم که مهران غفوریان پس از سالها دوری از عرصه کارگردانی درصدد ساخت یک سریال طنز است. همین موضوع بهانهای شد تا با او درباره این کار صحبت کنیم.
غفوریان مانند شخصیتهای طنز و مردمی که در اکثر آثار خود ارائه کرده است، ساده و صمیمی پای گفتگو مینشیند و همین صمیمیت سبب شد که حرفهای جالبی میانمان رد و بدل شود.
* آقای غفوریان با خبر شدیم که شما درصدد ساخت سریال جدیدی هستید و قرارست کارگردانی آن را نیز بعد از مدتها خودتان برعهده بگیرد. لطفا کمی در مورد این سریال توضیح دهید؟
توضیح زیادی نمیتوانم بدهم چون این کار هنوز به مرحله خاصی نرسیده است. ما در مرحله طرح و نگارش فیلمنامه هستیم و تنها میتوانم بگویم که این کار، یک سریال 26 قسمتی است که احتمالا برای شبکه 3 آن را آماده میکنیم. کارگردانی این سریال را خودم بر عهده دارم و علی مسعودی نیز قصه آن را مینویسد که مضمونی طنز دارد.
* یعنی درباره فیلمنامه و خط داستانیاش هم توضیحی نمیدهید!
داستانِ مجموعه تلویزیونیای که میخواهیم شروع کنیم، بیشتر مضمون خانوادگی و اجتماعی دارد. من اصولا در آثارم کار صرفا طنز نمیکنم؛ یعنی دوست ندارم یک داستان را فقط برای خندیدن روایت کنم بلکه اصولا این دغدغه را دارم که به مسایل روز و نیازهای اجتماع نیز بپردازم و در این کاری که میخواهیم شروع کنیم هم این دغدغه را دارم.
* اینطور که مطلع شدیم مسایل جوانان و دغدغههای اجتماعیشان محور این سریال است.
دغدغه کلی این است که بیشتر به مسایل نسل امروز بپردازم و بخشی از داستان را به مسایل جوانان اختصاص دادهام. ما در نسل امروز خلاءهای زیادی میبینیم که این خلاءها را به راحتی میتوان با کارهای مثبت پر کرد.
متاسفانه خود من هر روز جوانان زیادی را به چشم میبینم که وقتشان هرز میرود و تلف میشود و زندگیشان در مسایل خیلی کوچک و کم ارزشی مثل کار با موبایل، کامپیوتر، مهمانی رفتن و چرخیدن با ماشین در خیابانها و موزیک گوش دادن خلاصه می شود. فرض کنیم اگر زندگی یک دختر خانمی با این مسایل کم ارزش و بیهوده سپری شود، فردا این دختر چگونه میتواند به عنوان یک مادر و یا یک همسر ایدهآل در زندگی ایفای نقش کند. یا یک پسر چطور میتواند فرد موثری در جامعه باشد و حرفهای یاد بگیرد و زندگی آینده خود و خانوادهاش را تامین کند.
* البته در جامعه جوانان موفق و مفید هم داریم.
بله. در نقطه مقابل جوانانی را میبینیم که بعضا تلویزیون نیز آنها را به عنوان جوان موفق نشان میدهد که راه درست زندگی را پیدا کردهاند. چون قرار است درباره همین موضوع فیلمی بسازم و دغدغه آن را دارم، مدتی است که بیشتر روی این مسائل دقت میکنم.
همین چند روز پیش بود که تلویزیون برنامهای نشان می داد که اگر اشتباه نکنم ناماش "زنده باد زندگی" بود و یک جوان موفق توانسته بود شیوه صحیح زندگی کردن و استفاده از وقت و جوانی خود را پیدا کند و کارهای پژوهشی و علمی زیادی را انجام دهد. متاسفانه هم سن و سالان این جوان را هم میبینید که بی خود و بی جهت در خیابانها پرسه میزنند و زندگی خود را هدر میدهند.
* امروزه شاهد تولید فیلمها و سریالهایی هستیم که بیشتر از طریق شوخیهای کلامی سعی دارند مخاطب را بخندانند و عملا اتفاق جدیدی در این آثار نمیافتد. شما در اثر جدیدتان چه تمهیداتی اندیشیدهاید که قالب طنز آن از گفتار بیرون بیاید و اتفاق جدید و متفاوتی را در آن شاهد باشیم؟
خود من خیلی طنز گفتاری و کلامی را نمیپسندم و بیشتر موقعیت طنز را دوست دارم. در واقع طنز درست، همان طنز موقعیت است و در کل دنیا نیز همین اتفاق میافتد. اگر در یک فیلم کمدی موقعیتهای تازه و درستی خلق شود، مخاطب از آن لذت خواهد برد. به عنوان مثال فیلمهای چارلی چاپلین طنز موقعیت است. در واقع در آن زمان کلام و گفتاری وجود نداشته است و فیلمها صامت بود اما واقعا هنوز هم وقتی این فیلمها را تماشا میکنیم، خنده بر لبانمان مینشیند، درحالی که خیلی سال از ساخت این فیلمها میگذرد. از طرف دیگر وقتی دقت میکنیم، می بینیم که در همان فیلمها، چارلی چاپلین به مسایل اجتماعی پرداخته است. چاپلین در مورد فقر، بیکاری، عشق و مشکلاتی که جامعه آن زمان دچارش بوده، حرف زده است.
به نظر من اصلا طنز درست، طنزی است که بازتابی از مسایل واقعی در آن وجود داشته باشد. البته همین فضا ایجاد کردن هم باید با خلاقیت باشد. اخیرا فیلمی را دیدم که در آن ناصرالدین شاه قاجار با یک موبایل بازی میکرد و یک خانم قاجار هدفن داشت و یکی دیگر لپ تاپ و ... و با این چیزها سعی کرده بودند طنز بسازند. ما باید روی یک موضوعی کار کنیم که درست باشد، به عنوان مثال گوشی اپل دست یک فرد قدیمی میخواهد چه موقعیت کمدی ایجاد کند؟ دیدم که آنها بوسیله مترو از تهران قدیم به تهران جدید میآیند.
متاسفانه میبینم که این نوع فیلمسازیها زیاد شده است و یک عده بعضا با فیلمنامه ضعیف و با کمک برخی هنرپیشهها چنین فیلمهایی میسازند و عموما هم مردم استقبال نمیکنند و خوششان نمیآید.
* دلیل کمکاری شما در این فاصله، ضعف ایدهها و متنها بوده است؟
این مدتی که کار نکردم واقعا به خاطر این بوده که یک فیلمنامه درست و حسابی دستم نیامده است. سریال جدیدم هم تا وقتی که فیلمنامه آن عالی نشود و همه چیز آن خوب درنیاید و من و فیلمنامهنویس، آقای مسعودی به یک نتیجه خوبی نرسیم اصلا جلوی دوربین نخواهد رفت.
تا امروز کار نکردم و از این به بعد هم بهترست که کار بیکیفیت نکنم. امروز مردم به من میگویند که آقای غفوریان چرا کار نمیکنی و خوب فردا خواهند گفت که چرا آقای غفوریان بی خیال ساختن فیلم و سریال نمیشوی؟!
* جریان ساخت آثار طنز در سینما به جایی رسیده که بعضا شاهد فیلمهای مبتذل و سخیف هستیم. به نظر شما چرا سینما به این نقطه رسیده و خیلی از کارگردانها هم اصرار دارند با همین شیوه فیلم بسازند.
حدود 2 یا 3 سال قبل ساخت چنین فیلمهایی شروع شد که در آن اوایل اکثرا جواد رضویان، مجید صالحی و متاسفانه بعضا خود من هم به عنوان نقش اول در این فیلمها بازی میکردیم. موضوع از این قرار بود که از کسانی که در تلویزیون بودند و مردم خیلی آنها را دوست داشتند و به آنها اعتماد داشتند، سوءاستفاده شد. به طور مثال مردم دیدند مهران غفوریانی که در سریالهای تلویزیونی پربیننده بازی میکرده در این فیلمها نیز بازی میکند و به همین خاطر برای دیدن آن فیلمها به سینما رفتند. در واقع یک سری تهیه کنندگان آمدند از این مساله سوء استفاده کردند.
* یعنی فکر میکنید واقعا از محبوبیت بازیگران و اعتماد مردم سوءاستفاده شد؟
از این نظر لفظ سوءاستفاده را به کار میبرم زیرا ابتدا فرض را بر این میگذاریم که اینها سراغ چنین بازیگرانی آمدند تا از ظرفیت آنها استفاده کنند اما وقتی میبینیم که تمام بار فیلم روی دوش چنین بازیگرانی است و این فیلمها هیچ چیز خاص دیگری برای جذب مخاطب ندارند، می توانیم لفظ سوء استفاده را به کار ببریم.
این فیلمها نه کارگردان نه نویسنده خوبی داشتند و فقط جواد رضویان و رضا شفیعی جم و ... را آوردند و از اعتبار آنها برای جذب مخاطب استفاده کردند. در صورتی که این بازیگران خود به تنهایی قادر هستند مردم را بخندانند. مثلا منِ غفوریان دیدم که به طور مثال دوستم آقای رضویان در این فیلم بازی کرده است با خودم گفتم که فیلمی که جواد رضویان بازی کرده حتما ارزش دیدن دارد و بعد بلیت سینما خریدم یا سی دی فیلم را خریدم و نگاه کردم و بعد ناسزا گفتم که چرا برای چنین فیلمی پول دادم.
این اتفاقها افتاد و حدود 40 تا 50 فیلم به همین صورت ساخته شد و بعد آمدند و جلوی این فیلمها را گرفتند، ولی وقتی از ساخت چنین فیلمهایی جلوگیری شد که یکسری سود مالی خود را کرده بودند.
* مشکل دیگری که در این کمدیها دیده میشود این است که بعضا با حرکات سخیف و شوخیهای زننده سعی دارند مخاطب را بخندانند. گاهی کار به حرکات موزون هم میرسید. شما تجربه کافی در این حوزه دارد، به نظرتان آیا با چنین حرکاتی میشود، مخاطب ایرانی را خنداند و یک اثر ماندگار در این عرصه ارائه کرد؟
خود من یک قراردادی داشتم و در آن فیلم هم بازی کردم و مجبور شدم که در آن فیلم هندی برقصم! یعنی یک روز آمدم دیدم که می گویند باید برقصی. باور کنید من به خاطر کار حرفهایم و بابت قراردادی که بسته بودم نمیتوانستم کاری کنم و مجبور شدم برقصم و شب آن روز به خانه آمدم و گریه کردم.
با خودم گفتم وای به حال ما و سینما که ما باید برای هنرنمایی در آن برقصیم و واقعا جای سئوال است که چه اجباری است که من بازیگر باید در این سینما حرکات موزون اجرا کنم؟!
متاسفانه در سینمای جدی و خارج از طنز هم میبینیم وارد مسایلی شدند که مطرح کردن آنها خیلی واجب نیست. حالا من نمیخواهم به طور خاص به مسالهای اشاره کنم اما دیگر واجب نیست که مثلا یک نوجوان 14 ساله که دارد فیلم تماشا میکند با خیلی از صحنهها روبرو کنیم.
* درباره اعتراضهایی که اخیرا به برخی فیلمها شده است، نظرتان چیست؟
متاسفانه یک سری اتفاقات در سینما میافتد که ریشه آنهم بدانجا برمی گردد که ما هنرمندان خودمان اصولی را رعایت نمیکنیم و بعد می بینیم که مردم میآیند و اعتراض می کنند و فیلمی که ارشاد هم به آن مجوز داده است، توقیف میشود. به هر حال در ارشاد افراد کارشناس و شایستهای هستند که وزیر آنها را انتخاب کرده اما اینکه چطور میشود فیلمهای مسالهدار هم بعضا تایید میشود، این را نمیدانم. شاید می خواهند با ملایمت با این فیلم ها برخورد کنند اما اگر این موضوعات در سینما ادامه پیدا کند، نباید انتظار داشت که پای مسایل دیگری در سینما باز شود؟!
من آدمی را در همین سینما سراغ دارم که اگر جانش برود نمیگذارد یک تار مو از خانمی در فیلمش بیرون باشد و چون این آدم را میشناسم می دانم، این یک چیزی است که دغدغه اوست وگرنه شما در فیلمهای دیگر می بینید که این مسایل خیلی رعایت نمیشود. اما یک دفعه همین آدم میآید یک فیلمی میسازد که بعضی از رفتارهایی که در فیلم نشان داده می شود رفتارهای موجهی نیست و اصلا نشان دادن آن بر روی پرده سینما لزومی ندارد.
* یعنی شما به مردم و اعتراضهایشان حق میدهید؟
مردمی که اعتراض میکنند بالاخره قشر زیادی از جامعه هستند و اعتراض اینها هم بیشتر در زمینه مسایل اجتماعی است. من یکی از فیلمهایی که خیلی به آن اعتراض شد و بعد مجوز آن لغو شد، دیدم. من با صحنه آخر این فیلم مشکل داشتم. این اعتقادات شخصی من است و پای این اعتقاداتم هم تا آخر زندگیام میایستم. برای من مهمترین چیز در زندگیام همین اعتقاداتم است و این اعتقادات را نیز با هیچ چیز دیگری معاوضه نمیکنم. چون با این اعتقادات بزرگ شدهام و کار کردهام و اگر غیر از این باشد، مهران غفوریان نیستم.
* خیلیها فکر میکنند لزومی ندارد خط قرمزهای جامعه ایران و اعتقادات مردم را در سینما رعایت کنند. البته این را در کلام نمیگویند ولی در آثارشان اینگونه عمل میکنند.
بحث من این است که برخی از مسایل را در سینما نشان ندهیم و یا بهتر بگویم آیا اتفاقی میافتد اگر اینها را در سینما نشان ندهیم؟ یک چیزهایی هست که ما دیگر نباید آنها را در پرده عریض سینما و در تلویزیون به تصویر بکشیم. این مسایل حرمت دارد و نباید حرمت آنها را از بین ببریم و اگر قبح این موضوعات شکسته شود واقعا چیزی برایمان باقی نمیماند.
در اسلام میگویند که نباید یک عمل نادرست و منکر را با بیان جزئیاتش، اشاعه دهیم. یعنی حق نداریم اگر گناهی هم انجام دادیم بیاییم این گناه را فاش کنیم. خوب این مسایل هم به همین صورت است. شما نشان میدهید که فردی اشتباهی انجام داده و روی اشتباه او نیز انگشت میگذارید. من نمیخواهم این اشتباه را مثلا برادرزادهام ببیند. حالا ما در تلویزیون هم فیلم "16-" نشان میدهیم. آن بچه ایرانی که تلویزیون نگاه میکند، اصلا نمیداند "16-" یعنی چه و اگر هم نظارت خانواده نباشد این بچه پای تلویزیون مینشیند و این مسایل را میبیند.
البته مسائل دیگری هم هست که در تلویزیون باید رعایت بشود و دغدغه خود من است. من دوست ندارم که تلویزیونم مثلا سه راهی برق تبلیغ کند. تلویزیون ما تلویزیون باکلاسی است و تمام عشق ما این بوده است که تلویزیون ما خیلی با کلاستر از تلویزیونهای دنیاست و در آن هر چیز را وارد نمیکنند و نشان نمیدهند و در آن هم محدودیتهای زیاد و البته مثبتی وجود دارد که تا ابد هم این مسایل باید در آن رعایت شود.
منِ مهران غفوریان به عنوان یک تماشاچی میگویم، دوست ندارم که در تلویزیونم هر چیزی تبلیغ شود و تلویزیون را به خاطر همین مسائل خیلی قبول دارم؛ برای اینکه تلویزیون هنوز که هنوز است برنامه زنده پخش میکند و مدیر پخش بالای سر برنامه ایستاده و بازبین و مدیر شبکه بر روی برنامه نظارت دارند و صد در صد مسایل خانوادگی در آن مراقبت میشود و همه خانوادهها می توانند در کنار هم برنامهها را تماشا کنند.
* این سئوال هم همیشه بود که شما بعد از سریال موفق "زیر آسمان شهر" چرا دیگر مجموعه تلویزیونی دیگری را کارگردانی نکردید؟
متاسفانه بعد از زیر آسمان شهر من نتوانستم یک فیلمنامه خوب پیدا کنم و در موقعیت مناسبی قرار بگیرم و شبکه ای مرا حمایت کند و کاری را شروع کنم. ولی امروز این تصمیم را دارم و انشالله بتوانم دوباره کاری را شروع کنم.
اتفاقا به خاطر همان سریال موفق سعی کردم با وسواس بیشتری کار کنم؛ چراکه اگر کاری را در تلویزیون شروع کردم و حرفی در آن نداشت و به درد نمیخورد آن وقت من مهران غفوریان نیستم. مردم به این دلیل میگویند که سریال زیر آسمان شهر خوب است چون در هر قسمت آن یک مساله اخلاقی وجود داشت.
* البته همان روزها هم کم با مشکل و حاشیه رو به رو نبودید.
درست است. در آن زمان تنها برنامهای که یک سگ را وارد خانه کرد، برنامه زیر آسمان شهر بود. ما یک سگ عظیم الجثه را آوردیم و مدیر وقت سیما گفت که مسئولیت این موضوع با خودتان. من تنها باری که در آن سریال فیلمنامه نوشتم، همان یک قسمت بود.
در آن قسمت، یک سگ به نمایش درآمد که شناسنامه داشت و خارجی بود و آن را به حمام میبردیم و خشایار میخواست که این سگ را مسموم کند و بکشد و اتفاقات دیگری در این قسمت میافتاد. پیامی که در آن قسمت داشتیم، مهم بود و بعد از آن مردم به ما خرده نگرفتند که این سگ نجس است و برای چه آن را وارد خانه کردید.
یعنی بعد از این داستان برخی از مردم نتیجه میگرفتند که اگر فرزند من اصرار داشت که سگ بخرد و به خانه بیاورد با دیدن این فیلم از تصمیم خود منصرف میشود. اگر آدم حرف خوبی بزند به نظر من اشکالی ندارد و در همان زمان مدیر دفتر رئیس سیما به من گفت که 92 درصد این سریال بیننده داشته است.
یک اتفاق اینچنینی باشد و من بتوانم دوباره به همین صورت کار کنم و سرم را بلند کنم، دوباره کار خواهم کرد و امیدوارم بتوانم در آینده کار درخور توجهای انجام دهم.
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
aks va music
و آدرس
pouyamohajer.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.